بعد از ده سال از مطرح شدن اقتصاد مقاومتی، چون مردم کاری و نتیجه ای از آن ندیده اند، این سیاست تبدیل شده است به سیاستی صرفا شعاری. و مسئولینی هم گه گاهی این شعار را برای تملق و چاپلوسی با حرارتی تصنعی تکرار می کنند. اصلی ترین علت نا موفق بودن سیاست اقتصاد مقاومتی، مهیا نبودن و مهیا نکردن مقدمات و شرایط اساسی آن است حتی شرایطی که به ظاهر هیچ ارتباطی با اقتصاد نداشته باشند اما قطعا بر اقتصاد اثر می گذارند.
مسائل و موضوعات هر جامعه ای قابل جدا شدن از هم نیستند بلکه در هم تنیده اند و در این میان اقتصاد بیشتر از آنکه بر دیگر موضوعات اثر می گذارد، تاثیر می پذیرد. در واقع، کیفیت اقتصاد هر جامعه ای بیشتر معلول و نتیجه دیگر موضوعات آن جامعه است. لذا باید علت مشکلات اقتصادی را در جاهای دیگری غیر از اقتصاد جستجو کرد که مغفول می مانند. باید بسیاری از چیزها درست شوند تا اقتصاد درست شود (یعنی مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی). لذا برای ترسیم فضایی که اقتصاد مقاومتی برای محقق شدن می طلبد، باید مباحث و موضوعات دیگری را پی گرفت.
در این راستا نگارنده سعی کرده است در حد استطاعت و به دور از مباحث پیچیده و گمراه کننده علم اقتصاد، با زبانی خودمانی مواردی از مقدمات و ملزومات اقتصاد مقاومتی و آفت های آن را بیاورد و همچنین مواردی که غفلت از آنها موجب اتلاف سرمایه های کشور می شود.
جا دارد تا فرهیختگانی دلسوز و دغدغه مند در تکمیل این اثر، نواقص آن را رفع کرده و موارد مغفول مانده را بر آن بیفزایند و در ترسیم فضایی که اقتصاد مقاومتی برای محقق شدن نیاز دارد همت گمارند و بر ما منت نهند.
Reviews
There are no reviews yet.