از متن کتاب:
دیوارهای برزنتی خیمه ای که برای تعویض لباس مورد استفاده قرار می گرفت، از قطرات آب قهوه ای رنگ و علف سبز و کپرک خاکستری که بروی سطح دیوار چادر به جا مانده بود و شعاع های باریک نور تغییر رنگ یافته بود. در کف چادر با آنگه ساقه های جو به خوبی و از ته بریده شده بود، ولی ساقه ها مجددا رشد کرده و بلند شده بود و از لابلای آنها خاک سیاه نمایان بود. در کنار دیواره چادر صندوق بزرگی قرار داشت. این صندوق دارای تسمه ها و بست های برنجی در گوشه هایش بود و در اثر استفاده زیاد در طول مسافرتهای مکرر رنگ و روی آن به کلی رفته بود. در صندوق باز بود و یک آینه بزرگ که تمامی سطح داخلی را اشغال کرده بود، دیده میشد. “جو ساول” روی صندلی برزنتی تاشوی در برابر صندوق نشسته بود. جو تا کمر برهنه بود ولی شلواری تنگ و چسبان پوشیده و کفش دمپایی به پا داشت. جو بدون دقت زیاد پودر زرد رنگی به صورتش زده بود و دور چشمانش را با مداد مخصوص سیاه کرده بود. جو مردی میانسال و دارای اندامی ورزیده و نرم بود…
Reviews
There are no reviews yet.