✔این داستانی فانتزیست در فضای سوریه ی درگیرِ جنگ داخلی. قرن ها قبل شبی در شهر دمشق، در دربار خلیفه عبدالملک بن مروان اموی، مجلسی برپا می شود. یکی از ملازمان شروع می کند به تعریف از قدرت و عظمت سلاطین گذشته تا به حضرت سلیمان می رسد. تعریف می کند که چگونه حضرت سلیمان دیوان و جنیان سرکش را شکست داد و بعد آن ها را در خمره های مسین زندانی کرد و سر خمره ها را با خاتم خود ممهور نمود. یکی از درباریان بنام طالب بن سهل در این میان بلند می شود و به خلیفه می گوید که چنین خم هایی هنوز هم در سرزمین مرموزی بنام کَرکَر در سواحل شمال آفریقا وجود دارند. خلیفه خوشحال اظهار می دارد که بسیار خوشحال می شود اگر خودش یکی از خم ها را با جن محبوس در آن ببیند. طالب پاسخ می دهد که در قدرت خلیفه هست که این آرزوی خود را برآروده کند و پیشنهاد می دهد که خیلی ساده به والی مغرب یا در واقع کل آفریقای شمال غربی، موسی بن نُصَیر که الان ساکن مصر علیاست نامه بنویسد و به او فرمان دهد که به جستجوی این خم ها برود. خلیفه این فکر را می پسندد و خودِ طالب را انتخاب می کند که در مقام سفیر نزد موسی برود و به او دستور می دهد که در این سفر موسی را همراهی کند. آن ها پس از سفری طولانی و عجیب موفق می شوند خم ها را با جن محبوس در آن به دمشق بیاورند.
در زمان حال محل سری نگهداری جن ها به دست گروه های معارض با حکومت سوریه می اُفتد بدون آنکه از خطر عظیمی که در خم ها پنهان است با خبر باشند. چند گروه مختلف از کشورهای ایران، آمریکا، اسرائیل و غیره هر کدام از جانب کشورهای خود مأموریت می یابند تا به محل رفته و خم ها را بیابند. بعضی قصد نجات بشریت از خطری که در کمین است را دارند و برخی قصد استفاده از نیروی عجیب موجود در خم ها برای فرمانروایی بر جهانیان و اهداف سودجویانه.
Reviews
There are no reviews yet.