مجموعه داستانی از ۲۴ نویسنده معاصر
برگرفته از داستان برنده، اثر هربرت هکمن:
مدتی بود به چهره استخوانی پیرمرد که در فراکی کهنه، آرام و بی حرکت نشسته و مشغول قمار بود، نگاه می کردم. با انگشتان لاغر و ضعیف و بالا تنه ای خمیده مانند بیمارانی که دچار تنگی نفس اند، در کنار میز نشسته بود و ژتون ها را روی آن تقسیم می کرد. گاه سرفه می کرد و لبهای باریکش را به دندان می گزید. هر وقت برنده میشد و یا می باخت، مژگانش کوچکترین حرکتی نمی کرد. چشمانش کمی برآمده بود و من کاملا مطمئن نبودم که آیا جریانهایی را که روی میز بازی اتفاق می افتد، دنبال می کند یا نه!…
Reviews
There are no reviews yet.