از متن کتاب:
یک کشتی بادی عظیم که سی و شش دکل کوچک و بزرگ و بیست و یک بادبان داشت، آرام آرام به دهانه خلیج فارس نزدیک میشد. باد از جانب شمال می وزید، لذا کشتی با مختصری انحراف جلو می رفت و همین انحراف از سرعت آن به طور محسوسی می کاست. در بالای کشتی چندین پرچم رنگارنگ در اهتزاز بود و در دست باد می لرزید و کشیده می شد. یکی از این پرچم ها، علائم و نشانه های دولت پرتقال را داشت و نشان می داد که کشتی مذکور پرتقالی است. علامت مخصوصی که روی بزرگ ترین بادبان کشتی نقش گردیده و از دور دیده می شد، معلوم می داشت که سرنشینان کشتی برای صید اقیانوس ها را پشت سر گذاشته و تا آنجا آمده اند. صیادان نیز علامت مخصوصی داشتند که روی بادبان کشتی فوق الذکر همان علامت نقش گردیده بود.
روی عرشه کشتی دریانوردان فعالیت می کردند. فعالیت آنها به شستن عرشه و یا بستن طناب ها و جمع کردن تورها مصروف نمیگردید؛ بلکه به تهیه لوازم جنگ و حمله مشغول بودند و هر کس در آن موقع ایشان را می دید، می فهمید که مقصود خطرناکی دارند و برای روبرو شدن با نیروی خود را مهیا می سازند…
Reviews
There are no reviews yet.