درجهانی که باسرعت درحال شهری شدن و تغییراست،تهیه مسکن کافی و قابل استطاعت هنوز هم به عنوان اولویتی کلیدی برای تمام حکومت ها مطرح است.درهرحال، برای توجه موثرتر و بیشتر بر مسایل جدی مرتبط با جلوگیری از گسترش زاغه ها، جدایی گزینی شهری، توسعه انسانی و اقتصادی و تغییرات آب و هوایی، مفهوم مسکن نیازمند درک و تغییر جدیدی است. امروزه مفهوم مسکن دیگر صرفا به عنوان سرپناه مطرح نیست بلکه نقشی حیاتی دردست یابی به توسعه پایدار دارد. مسکن یکی ازاساسی ترین نیازهای زندگی انسان هاست و به عنوان کوچکترین عنصرتشکیل دهنده سکونتگاه ها و به وجودآورنده یکی از پدیده های جغرافیایی به شمار می رود. دراین میان باتوجه به نقش پررنگ شهرها درپیدایش ناپایداری های کنونی، نظریه توسعه پایدار شهری از اهمیتی فراوان برخوردار گشته است. بنابراین دستیابی به مسکن پایدار درجهت افزایش و ارتقای کیفیت زندگی کنونی و نسل آینده امرخطیری به شمار می آید چرا که امروزه با رشد روزافزون جمعیت نیاز به ساخت مسکن نیز روز به روز بیشترمی شود، براین اساس پایداری مسکن گامی مهم در دست یابی به توسعه پایدار شهری قلمداد می شود، مسکن پایدار هنوز در کشورهای درحال توسعه اهمیت لازم را نیافته است. در کشورهای درحال توسعه به ندرت ابعاداجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مسکن به طور یکپارچه درسیاست ها مورد توجه قرار می گیرد. دربسیاری از این سیاست ها، که برنامه های حمایتی مسکن فقرا نامیده می شود، اغلب محل های سکونت با استانداردهای ضعیف، درمکان هایی دورافتاده همراه با کمترین میزان توجه به سبک زندگی و راهبردهای معیشتی فقر را فراهم می کند. بنابراین مسکن پایدار علی رغم اینکه بایستی مشکلات مربوط به محیط مصنوع راحل کند، سیاست های مسکن پایدار، باید به مسایلی همچون قابلیت استطاعت، عدالت اجتماعی، اثرات اقتصادی و فرهنگی مسکن نیز بپردازد و درایجاد محلات مسکونی سالم و شهرهای پایدار تاثیرگذار باشد.
Reviews
There are no reviews yet.