برگرفته از مقدمه کتاب:
در پندار من تمام و کمال بی معناست. اگر فرصتی پیش آید، همیشه می توان در کاری به کنار نهاده شده، دستی برد. چنین اش را چنان یا چنان اش را چنین کرد. و گاهی البته تیشه به ریشه اش زد. هستی اش را برانداخت. کارهای من همیشه چنین سرنوشتی یا سرگذشتی داشته اند. اکنون به کتاب سپاری بازیها و بازیواره های این کتاب، در واقع گونه ای به خاک سپاری آنهاست تا از گزند دستبردهای من در امان بمانند و در معرض گزند دیگران قرار بگیرند. پاره ای از بازیهای بخش نخستین این کتاب، که از تاریخ ولادتشان فراوان در آن دست برده ام، بیشتر با این نیت پرداخته شده تا در هر که هرکۀ تلویزیون آن دوران به سر رسیده، اولا در اندیشه دوست به هر حیله رهی کند، ثانیا اگر بتواند، راهی بگشاید و سنگ بنایی باشد برای ساخت و پرداخت گونه ای بازیهای کوتاه برای صحنه و تلویزیون. از میان بازیهای این بخش تنها بازی “من به علاوه تو مساویست با ما” با بازی اکبر زنجانپور و داریوش ایران نژاد از درز سانسور دوران گذر کرد و در جعبه تلویزیون ظاهر شد…
Reviews
There are no reviews yet.