✔️ داستان چنین آغاز می شود:
مک استارد رئیس دایره مخفی مامورین بین المللی، سرش را از روی کاغذی که در دست داشت بلند کرد و به مامور کشف رمزنامه ها که بالای سرش در کنار میز ایستاده بود، گفت:
– وحشتناک است… واقعا وحشتناک است… من تصور نمی کردم که دامنه این ماجرا تا این اندازه بالا بگیرد. هنگامیکه دولت مصر از اداره پلیس بین المللی تقاضا کرد مامورین ما برای کشف ماجرا به آن کشور پرواز کنند، من موضوع را جدی تلقی نکردم و تصور کردم مسئله تنها قتل چند نفر است ولی این گزارش…
زنگ تلفن دنباله سخنان مک استارد را قطع کرد. مک گوشی را برداشت:
– بفرمایید… مک استارد صحبت می کند.
شخصی که به مک استارد تلفن کرده بود، چند دقیقه از آن سوی سیم صحبت کرد. مامور کشف رمزنامه ها به خوبی احساس کرد که رنگ از روی مک استارد پرید. دندانهایش را از فرط ناراحتی به هم فشرد. رگ های گردنش به وضع عجیبی بیرون زد…
Reviews
There are no reviews yet.