با آثاری از:
کامران باقر
ناصر پاکشیر
جهانگیر پارساخو
محمد پورثانی
ذبیح الله پیر قمی
ابوتراب جلی
ابوالقاسم حالت
محمد حاجی حسینی
محمد خرمشاهی
خسرو شاهانی
کیومرث صابری
محمد علی صنعتکاران
محمد رفیع ضیایی
سیامک ظریفی
احمد عبداللهی نیا
احمد عربانی
مرتضی فرجیان
بهروز قطبی
غلامرضا کیانی
محمد علی گویا
محمود گیوی
پروین کرمانی
سعید مترصد
حسین هاشمی…
و گل آقا – گلنسا- مش رجب – غضنفر – شاغلام و دهها طنز پرداز دیگر
سلام شب بهخیر. . !
بحث اقتصادی!
بحث و جدل از اینجا شروع شد که بنده عرض کردم: از اقشار آسیب پذیر میباشند؛ اما «شاغلام» گفت: نَ… ع! از مرفهین بیدرد میباشند!
شما خوانندگان عزیز، على القاعده باید مبحث «جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی» را در گلستان شیخ اجل مطالعه فرموده باشید. بحث مستوفایی فرمودهاند آن زنده یاد! در باب محاسن و مضار توانگری و أیضا مضار و محاسن درویشی! و چنان به نعل و به میخ زدهاند که آدم صد بار هم که این داستان را بخواند، بالاخره ملتفت نمیشود کدامیک از این اقشار، از دیگری بهتر است و بنده گمانم بر این است که از بابت همین سیاست کجدار و مریز است که محققان گفتهاند: سبک سعدی، شیوهای است «سهل و ممتنع»؛ آسان مینماید، اما تقلید بردار نیست!
آری، بنده خدمت شاغلام عرض کردم: ولو جناب عالی گلستان و بوستان نخوانده باشی، مزرعه و مرغزار و باغ و گلستان که دیدهای؟ همین گل آقای عزیز بارها به بنده و سرکار در باغ سبز نشان نداده است؟ یعنی نخوردهای نان گندم، ندیدهای دست مردم؟ آخر پدر آمرزیده، وقتی بنده عرض میکنم از اقشار آسیب پذیر هستند، سرکار عالی باید چشم بسته بگویی چشم!
میگوید: قربانت گردم! اگر ما چند تا قشر مرفهین بیدرد داشته باشیم، یکیش همین قشر محترم کارمند یا به اصطلاح قدیمیها قشر «نوکر دولت!» است که از اول سال تا حالا چند بار حقوق و مواجبشان اضافه شده، نرخ نقدینگی شان بالا رفته، آمایش جیبشان رو به بهبود نهاده، پراکنش تخم و ترکه شان وسعت یافته، از زندگانی خود استفاده بهینه نموده، روند رو به رشد بدهکاری شان متوقف گردیده و زور بازو شان زیاد شده است.
بیت:
حلوای تن تنانی
تا نخوری، ندانی!
حالا شما چه میفرمایی؟ بیار آنچه داری ز مردی و زور!
میگویم: ای شاغلام جان! اگر این جوری میباشد که شما میفرمایید، پس چرا از صد تا موجر که حکم تخلیه میگیرند، مستأجر ۹۹ تاشان کارمند دولت است؟ همین پریروز بنده از آقای «اسفناجیان» که همسایه ما و نوکر دولت است، پرسیدم: حضرتعالی از بابت حقوق و مواجب و مزایا و فوق العاده شغل و غیره… ماهی چند میگیری؟ گفت: روزی ۳ دلار!
شاغلام میگوید: هی بیچاره… هی بینوا! پس همسایه شما غرب زده هم میباشد؟ این جور آدمها که با دلار زندگی میکنند، چه بسا عوامل استکبار جهانی هم باشند! پس بگو چرا چند وقت است روحیات و اخلاقیات حضرت عالی عوض شده… تو با این جور عوامل طاغوتی نشست و برخاست داشتی و ما نمیدانستیم؟ به جان عزیز خودت، از چشمم افتادی! عرض نکردم اینها از اقشار مرفهین بیدرد (!) میباشند؟ خوب، نگفتی این آقای اسفناجیان با بقیه پولش چه کار میکند؟
میگویم: قرار است یک ویلا در شمال ایران و یک آپارتمان در جنوب فرانسه بخرد. مابقی نقدینگیاش را روانه بازار آزاد کرده، با دولت و بخش دولتی مبارزه اقتصادی بکند!
میگوید: بفرما! پس تروریست اقتصادی هم هست… گل بود به سبزه نیز آراسته شد! اما یقینا این قانون نظام یکنواخت پرداختها که اجرا شود، دمار از روزگار این آقای «زرشکیان» در میآید!
میگویم: نامبرده، «اسفناجیان» میباشد؛ «زرشکیان» یکی دیگر است! اما توفیری هم نمیکند. وقتی قرار باشد دمار از روزگار کسی در بیاید، اسفناج و زرشک چه فرقی دارد؟
خداحافظ تا هفته دیگر مخلص شما: «غضنفر»
Reviews
There are no reviews yet.