در مقدمه کتاب می خوانیم:
گرایشی وجود دارد که تفاوت بین هنر و سرگرمی بیش از حد جدی انگاشته شود. واژه ها حتی چنان بکار می روند که گویی به پدیده هایی کاملا متضاد و مجزا از هم اطلاق می شوند. هر کوششی برای تعریف یکی از این دو پوچی این طرز تلقی را نمایان می سازد. اگر سرگرمی را در حد چیزیکه توجه دریافت کننده را جلب می کند و آن را معطوف به خود نگه می دارد تعریف کنیم، پس در مورد یک اثر هنری که سرگرم کننده نیست چه باید گفت؟ از سوی دیگر تنها عامل اساسی که هنر و ناهنر را از هم متمایز می سازد، درگیری شخصی هنرمند با دستمایه اش است. اگر سرگرمی را (به قصد مجزا نگه داشتن از هنر) به اثری محدود کنیم که نمایشگر هیچ درگیری نیست – بی هیچ شوق از جانب هنرمند در کار خلق – آنگاه تنها پست ترین محصولات تجاری باقی خواهند ماند. اما آشکارا این دو واژه نه عاری از معانی اند و نه مترداف یکدیگرند. یک اثر هنگامی سرگرم کننده است که بی اختیار از آن لذت ببریم و هنگامی هنر است که خواستار واکنش های عقلانی و عاطفی ما باشد و می شود دید که بین این دو امکان برخوردی جزئی می تواند وجود داشته باشد…
Reviews
There are no reviews yet.