از شعر “ناتاشا که فکر می کردند مَردی”:
تو صحنه را ترک کردی و رفتی
و اعتیاد نمایش را برجا گذاشتی
درست یادم هست:
دو کاسه شگرف پر از چشم روی دوشهایت بود
و شانه هات به انتظار اطوار ضحاک می خارید
تو اعتیاد نمایش را برجا گذاشتی
درست یادم هست…
ادامه مطلب
Reviews
There are no reviews yet.
Be the first to review “کتاب هی بادهای دری! (نسخه کامل)” لغو پاسخ
Reviews
There are no reviews yet.