میکی و دوستانش در یک قلعه جادویی با یک سری ماجراهای ترسناک روبرو می شوند.
از متن کتاب:
میکی با اشاره به تابلو سمت چپ به پلوتو گفت: تو همین جا منتظر بمان تا من و گوفی به قلعه جادو برویم.
حاکم قلعه به میکی و گوفی گفت: خوش آمدید
و گوفی هم در جواب گفت: قربان قلعه بسیار قشنگی دارید.
و بعد با اجازه حاکم به گردش در قلعه پرداختند…
Reviews
There are no reviews yet.