به کوشش: محمد حیدری
بخشی از مقدمه؛
مسئله این است که آیا در برابر خشونت افسارگسیختهی دولتی و قتل مردم بیدفاع مبارزهی عاری از خشونت همچنان میتواند «حاکم» را به عقبنشینی وادار کند؟ و اگر برآیند جامعهی ایران به نتیجهی دیگری برسد، و شکل مقاومت و اعتراض به سویی دیگر بچرخد، آیا بخت پیروزی بیشتر میشود یا این که فرصتی دوباره برای تداوم استبداد فراهم خواهد شد؟
دربارهی نسبت مبارزهی سیاسی و خشونت میتوان دو رویکرد متفاوت داشت: یکی رویکرد تجویزی است که پرسش مرکزی آن اخلاقی بودن یا نبودن «خشونت در برابر خشونت» است. رویکرد دیگر تحلیلی است و این که چگونه میتوان ظهور خشونت و ابعاد آن را توضیح داد. آیا جامعهی ایران در آستانهی دورهای جدید از مبارزات سیاسی است که خشونت بخشی از آن خواهد بود؟ پرسش اول میتواند متناسب با نگاه و آرزوها و خواست هرکس، پاسخی متفاوت داشته باشد اما پرسش دوم فارغ از نگاه اخلاقی ما و معطوف به واقعیت تحولات ایران است و در نهایت آنچه در پیش است، بسیار به شیوهی رفتار حاکمان و بنبستی که در برابر تغییرات ایجاد شده، مربوط خواهد بود. پس اگر برآیند نیروهای جمعی به این نتیجه برسد که برای باز کردن راه و شکستن بنبست، راهی جدید انتخاب کند، دیگر از توصیههای اخلاقی کاری برنخواهد آمد..
Reviews
There are no reviews yet.