از متن کتاب:
صحنه تاریک است، تنها یک صندلی گوشه چپ قرار دارد. صدای چکش و دریل شنیده می شود؛ انگار همین نزدیکی سنگی سوراخ می شود و چیزی فرو می ریزد. روی یک پلاکارد درشت نوشته شده است:
“هوا آنقدر سرد است که استخوان آدم یخ می زند”.
کارگر مسافر از سمت چپ وارد صحنه می شود و یکراست روی صندلی می نشیند…
تگ:
ادبیات نمایشی ایران متون نمایشی نمایشنامه اجتماعی نمایشنامه ایرانی نمایشنامه فارسی
Reviews
There are no reviews yet.