گفتار نویسنده:
از ابتدای دهه نود شمسی، از قضای روزگار ساکن آمریکای شمالی گشتهام. پنج سال نخست، دوره پسا-دکترای خود را در دپارتمانِ «مطالعات تاریخی» دانشگاه تورنتو گذراندم. همان سالها، اثر اسپینوزا، نوشته مایکل روکا را با لذت تمام خواندم. سپس، بر آن شدم یکی از سلسله درسگفتارهای فلسفیِ پسا-رنسانسیِ خویش را با محوریت این اثر به فلسفه اسپینوزا اختصاص دهم. پس از برگزاریِ دورههای «فلسفه ویتگنشتاین»، «فلسفه کانت» و «فلسفه کیر که گارد» در «بنیاد سهروردی»، در پاییز سال ۹۵، نوبت به اسپینوزا رسید. با مبنا قرار دادنِ اثر روکا، به شرح روایتِ خویش از نظام فلسفیِ این فیلسوف بلند آوازهٔ هلندی همت گماردم. در همان ایام، خواندنِ مسئله اسپینوزا، اثرجذابِ آروین یالوم را تازه به اتمام رسانده بودم و در حال و هوای احوال و آرای اسپینوزا دم میزدم. همین امر، شوق من در برگزاری این درسگفتار چهارده جلسهای را دو چندان کرد. در تقریر مطالب، به محتوای کتاب روکا وفادار ماندهام؛ تنها ذیل بحثِ از آراء الاهیاتی و وحی شناسانهٔ اسپینوزا، جهت ایضاح بیشتر مطالب، ایدههایش را با آراء وحی شناسانهٔ نواندیشان دینی ایرانیِ متاخرتطبیق کردهام.
غربت وغرابت اسپینوزا، صورت منقّح و ویراسته این درسگفتار است که چند بار به آب ویرایش شسته شده است. از سه دوست عزیز، صالح یحیی پور، هادی طباطبایی و محمد موسوی عقیقی که با صرفِ وقت و دقت بسیار، کتاب را پیراستند و به شکل کنونی درآوردند، صمیمانه سپاسگزارم. اگر نبود همت و محبت و پیگیریِ این عزیزان، اثر حاضر نهایی نمیشد و پیش روی مخاطبانِ عزیز قرار نمیگرفت. دو نوشته دلنشینِ صالح یحیی پور و هادی طباطبایی درباره اثر پیش رو، پس از مقدمه من آمده است. مقاله «اسپینوزا، وحی و متن مقدس» که چهار سال پیش از نگارنده انتشار یافت و در ورق روشن وقت ام گنجانده شده؛ به سبب تناسب تامّ با مباحث، در ضمیمهٔ این کتاب، بازنشر شده است.
اسپینوزا، آراء غریب و نامتعارفی داشت، به همین سبب از سوی خاخامهای هلندی، طرد و تکفیر شد و مجبور به جلای وطن گشت و غربت ن
Reviews
There are no reviews yet.