داستان غم انگیز ما از درون یک بیمارستان کوچک و دورافتاده موسوم به بیمارستان پومرانی آغاز می شود. این بیمارستان در زمان جنگ جهانی اول، درمانگاه بسیاری از زخمیان، مجروحین و مصدومین جنگ بوده و در همین بیمارستان بود که مرد افسانه ای و عجیبی بستری شد. روز 11 نوامبر سال 1917 بود که یک سرجوخه آلمانی را با وضعی نزار و پریشان به وسیله برانکار به این بیمارستان منتقل کردند. حال او سخت پریشان، نفسش نامنظم، قلبش کند و وضع عمومیش شدیدا مختل بود به طوری که هیچیک از پزشکان امید نجات این سرجوخه آلمانی را نداشتند. او در بحبوحه جنگ و ستیز به وسیله گازهای سمی که در جنگ اول بسیار استعمال می شد، مسموم گشته بود ولی قضاوقدر مقرر ساخته بود که این مرد زنده بماند و روزی مسیر تاریخ را عوض کند. این سرجوخه لاغر و باریک اندام که از فرط ناتوانی حتی قادر نبود که حرف بزند کسی جز آدلف ه
Reviews
There are no reviews yet.