داستان کتاب در باره یک اجتماع کوچک خانمها در شهر کوچک کرانفورد است که سعی میکنند خود را از قید و بندی که حضور آقایان ایجاد میکند، رها سازند. در جمع این خانمها، هیچ مردی راه ندارد. اغلب آنها هرگز ازدواج نکرده و با جلو رفتن داستان، نویسنده خوانندگان را قدم به قدم بیک نتیجه گیری نهائی نزدیک میکند. داستان از زبان یک دختر خانم جوان که خود در شهر مجاور زندگی کرده، نقل میشود و خواننده خیلی زود خود را در این جمع احساس کرده و بلطف قلم سحر انگیز الیزابت کاسکول، بهمراه نقال این داستان جلو میرود. تاکید نویسنده بر احساس قوی مردم آن زمان که تحت سیستم آریستوکراسی زندگی میکردند، قرار گرفته و اینکه چطور هر کسی سعی میکرد که خود را وابسته به طبقه اشراف جلوه دهد. به همین جهت اسامی خانمها در این کتاب همواره با کلمه خانم ( لیدی ) و یا دوشیزه ( میس ) همراه است. این شاید برای خواننده ای با عنوان های اشرافی انگلیس آشنائی ندارد، خسته کننده باشد ولی از آنجا که این عناوین از اجزاء مهم کتاب هستند، مترجم عینا همانطور که در کتاب ذکر شده، ترجمه نموده است. الیزابت گاسکل از سال ۱۸۴۸ تا سال ۱۸۶۶ هشت کتاب داستان نوشت که همه آنها بعد ازچاپ بسرعت نایاب شدند. تعداد زیادی هم کارهای ادبی دیگر از جمله داستانهای کوتاه و کتابهای شعر، منتشر ساخت. یک تابلو در کلیسای معظم وست مینستر لندن در گوشه شعرا، به افتخار کارهای ادبی او نصب شده است. در سال ۱۸۵۰، خانواده گاسکل به خانه ای در خیابان پلیموث گروو در منچستر نقل مکان کرده و خانم گاسکل گاو خود را نیز با خود به این خانه آورد. در این داستان در مورد این گاو مطالبی ذکر میگردد. این خانه همانطور که ذکر گردید، بهمان شکل اولیه حفظ شده و یک نقطه جالب توریستی برای شهر منچستر بوجود آورده است. شارلوت برونته که با الیزابت گاسکل دوست بود، سه مرتبه به این خانه آمده و در دفعه آخر، خود را پشت پرده اطاق پنهان کرده، که سایر دوستان خانم گاسکل که برای دیدن او آمده بودند، او را نبینند. شارلوت بسیار دختر خجالتی بود. الیزابت گاسکل در ۱۲ نوامبر ۱۸۶۵در هولی بورن از دنیا رفت. از او پیوسته به اسم زنی که پیشگام ادبیات مدرن بود، نام برده میشود.
Reviews
There are no reviews yet.