کتابی در زمینهی شرح احوال عارف بزرگ طریقت چشتیه، سید محمدعثمان صلواتی چشتی مودودی.
برگرفته از متن کتاب:
سپیده دم سحر بود و نسیم عشق سحرگاه در قریه یحیی آباد شافلان می وزید و بوی عشق را در این قریه منتشر می کرد. هرگاه که در این سپیده دم سحر بوی عشق به مشام درختان سر به فلک کشیده قریه یحیی آباد شافلان رسیدی، این درختان جان تازه ای یافتی، مست و شیدا گشتی، قدشان رساتر، شکل شان زیباتر و میوه هایشان پخته تر و خوشمزه تر گردیدی و هر گاه بوی خوش این نسیم عشق به مشام گلها و ریاحین این قریه رسیدی، این گلها از خود رفتی…
Reviews
There are no reviews yet.