بخشی از متن کتاب:
اینجا ساختمان تمدن است، ساختمانی با طبقات بسیار، طبقاتی که برای تمایز ساخته و پرداخته شده است، برای تفاوتها، برای نمایش و ارائهی این اختلافات تفاوت میان آدمیان، مکانها و اصالتها اصالت با قوم مالکان است، مالکان صاحب همهچیز هستند، آنها به دنیا آمده تا صاحب دیگران باشند و در این تصاحب به پیش روند و حال در این ساختمان مالک بر دیگران شدهاند، ساختمان تمدن دارای پنج طبقه است، طبقهی زیرین جایی است که در آن قالبها ساخته و پیریزی میشوند، این طبقه بیروح، بیاحساس و سرد است، اینجا تنها برای ساختن است، بعد از طبقهی زیرین، طبقهی همکف قرار دارد، اینجا مکانی است برای عرضه و پذیرایی از متقاضیان، نمایشگاهی مجلل، نورافشانهای آویزان و شکیل، کفپوش این طبقه از جنس چوبهای اعلا است که هر روز یکی از خدام وظیفهی جلا دادن به آن را دارد، باید کفپوش این طبقه بدرخشد و با تلألوی نورهای نورافکنها اجناس ساخته را به متقاضیان بشناساند.
کفپوش، نورافکنها، لوستهای شکیل، غرفههای بیشمار با تزئین توسط خبرگان این فن راهروی عظیم این طبقه به دهلیزی خاتمه مییابد که مالکان را در خود جای داده است. مالکان بیکار و در عین حال همه کاره آنان ناظراناند، فروشندگان، بازاریابان، حسابداران، اربابان و اشراف سراسر دهلیز پر شده است از آنانی که خویشتن را مالکان مینامند اما انتهای دهلیز در امتداد مسیری است به طول مالک خوانده شدن و صاحب بودن، به نهای تمام این مالک بودنها و انتهای این دهلیز خانهی خدا واقع است، آری خدا نیز در این طبقه ساکن است.
Reviews
There are no reviews yet.