صحنه اول:
حیاط منزل آقا مرتضا، دو صندلی پایه چوبی اشرافی و یک میز کوچک کنار باغچه قرار دارد. بازیگران روی صحنه می آیند. سکوت.
قمر: (جلوی تماشاگران) بیاد قمرملوک وزیری
(بازیگران خارج می شوند. آقا مرتضی در جای خود قرار می گیرد. صدای ساز آقا مرتضی بلند می شود و پش از چندی قمر شیفته خواندن وارد می شود.)
قمر: داد از جهالت خدا…
آقا مرتضا: همینه. دوباره.
قمر: داد از جهالت خدا…
آقا مرتضا: که قدر خود ندانیم، خیلی خوبه، خیلی خوبه…
Reviews
There are no reviews yet.