شامل داستان های «حکایت بانتیجه»، «شب های ورامین» و «درد دل میرزا یدالله» از صادق هدایت همراه با ترجمه سه داستان توسط او «مرداب حبشه» اثر گاستن شراو، «کلاغ پیر» اثر لانژ گیبلاند، «تمشگ تیغ دار» اثر چخوف
از داستان حکایت بانتیجه:
یک مرد معمولی بود اسمش مشدی ذوالفقار یک زن معمولی داشت اسمش ستاره خانم . . .
همینکه ذوالفقار از در وارد شد گوهر سلطان مادرش دوید جلو برای ستاره خانم مایه میگرفت و میگفت :
بیغیرت زنت فاسق جفت و تاق دارد پس کلاهت را بالاتر بگذار دوره مالاگر مرد غریبه در میزد زن جوان که توی خانه بود ربگ زیر زبانش میگذاشت تامثل پیره زنها حرف بزند حالا هم بالای منبر می گویند ولی کی گوش میدهد و
امروز ستاره برای صد دینار یخ تا کمر کش کوچه یکتا شلیته می دوید صبح بالای پشت بام رختخواب جمع میکرد من سر رسیدم دیدم باعلى جین مند زن توی کوچه ادا و اصول در میآورد خدارحم کرده که….
Reviews
There are no reviews yet.