به اهتمام: محمدرضا افشاری
در طول قیام سال ۱۸۷۵در هندوستان ؛ بعضی از رهبران شورش در برخورد با نیروهای انگلیسی دست به کشتارهای عظیمی زدند. خشونت و خونریزی در طول دو سال جنگ به شدت جریان داشت و این موضوعی است که در این کتاب بدان به صورت داستان پرداخته شده است.
از اواخر قرن پانزدهم تا نیمه قرن هجدهم یعنی حدود ۲۵۰ سال اروپایی ها در هندوستان حضور داشتند ولی گام نظامی یا سیاسی جدی برنداشتند و دست به تصرف خاک هند نزدند. البته در این ۲۵۰ سال بیکار ننشتند، بلکه در این مدت دنبال نفوذ بودند. اول اوضاع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی هند را از نزدیک مطالعه می کردند. کم کم نمایندگان و دلالان خود را به بهانه تجارت به داخل هند فرستادند تا اطلاعات دقیقتری از اوضاع هندوستان به دست آورند. بعد سراغ پادشاهان رفتند و در دربار آنها به عنوان مشاور یا پزشک و.. نفوذ کردند.
مثلا پزشکی به دلیل معالجه ای که روی پادشاه انجام می داد امتیازات اقتصادی و معافیت های گمرکی برای انگلستان می گرفت. در آن زمان دولت های مسلمان قوی بودند و اروپایی ها جرات مخاصمه جدی نداشتند. هنوز انقلاب صنعتی در اروپا اتفاق نیفتاده بود. تا آخر قرن هجدهم به لحاظ صنعتی و تسلیحات نظامی مسلمین و اروپایی ها همسان بودند. آنچه برای انگلیسی ها از همه مهمتر بود غارت کردن منابع عظیم هندوستان بود تا پایه های استعمار جهانی خود را توسط این ثروت محکم سازند…
Reviews
There are no reviews yet.