مسکو – دسامبر ۱۹۴۸: هنگامه تاخت و تاز بلامنازع استالین در عرصه سیاسی شوروی.
باید «نامنتظره»ها را انتظار کشید. الکساندر دالگان جوانی غیر روسی – بی هیچ توضیحی – به بند کشیده میشود. چون و چراها بی پاسخ میماند. عذابی هیجده ماهه با رنجی که به وصف درنمیآید، او را در اعماق سیاهچالها زنده به گور میکند.
و این تازه، سرآغاز تبعیدها و تحمل مشقتهای اردوی کار اجباری است.
عفو عمومی خروشچف بر زخمهای جسم و جان دالگان نمک میپاشد. پانزده سال تحت مراقبتهای ویژه امنیتی، یعنی که نفس کشیدن به صلاحدید کا.گ.ب.
الکساندر دالگان خواب نمیبیند. داس واقعیت، بیست و سه سال از بهترین سالهای عمر او را درو کرده است.
و این سرگذشت غمبار مردی است که ذکاوت و مقاومتش یادآور حماسههاست. اما هنوز شگفتزده از خود میپرسد: چرا؟
Reviews
There are no reviews yet.