از مقدمه کتاب:
یک پرسش بنیادین برای اندیشه ورزان این است که آیا برنامه و بازار به دلیل اینکه از دو جنس متعارض و متناقض هستند، می توانند زندگی مسالمت آمیز را تجربه کنند؟ گروهی از اقتصاددانان و فیلسوفان، این همزیستی مسالمت آمیز را قبول ندارند و باور نمی کنند این دو مقوله که از بطن و متن آنها روشها و سیاست گذاری های مختلفی برای انسان و جامعه برمی آید، بتوانند در کنار هم زندگی کنند و لاجرم یکی باید مغلوب و یکی غالب باشد. این تناقض و تضاد پایدار میان برنامه و بازار در تجربه دو دنیای متفاوت غرب به معنای عام و کشورهایی که با نظام سیاسی آمریکا و اندیشه آزادی اداره می شدند، و شرق به معنای کشورهایی که در اردوگاه سوسیالیستی بودند، و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی رهبری آنها را بر عهده داشت، پس از جنگ جهانی دوم، ظهوری آشکار پیدا کرد…
Reviews
There are no reviews yet.