از ماجراهای کاپلان مامور- اف. ایکس-۱۸
آغاز داستان:
کارآگاه سام بالکینز، رئیس قسمت جنوبی اسکاتلندیارد از ساعت 10 شب در دفتر کوچکش، واقع در مونت استریت نشسته و چشم به دستگاه فرستنده-گیرنده دوخته بود. دستگاه در زیر میز کهنه ای در یکی از گوشه های اتاق قرار داشت. کارآگاه بالکینز به فکر فرو رفته و پیپ می کشید. پس از مدتی او خود را روی میکروفن خم کرد و گفت:
الو “کاری”! هنوز خبری نشده؟
صدایی در بلندگو جواب داد: هنوز خبری نشده رئیس!
سام بالکینز آهی کشید و نگاهی به ساعت مچی خود انداخت. 20 دقیقه به نیمه شب و هنوز خبری نشده بود…
Reviews
There are no reviews yet.