آغاز داستان:
باد شدیدی در جاده جرالت واقع مابین کوههای آلپ (حد فاصل بین فرانسه و ایتالیا) می وزید. در سایه قله (مون بلان) در جاده باریکی که از اطراف دره های ژرف و یخچالهای بزرگ احاطه شده بود. مردی کوتاه قد که بسته نسبتاً بزرگی بر پشت بسته و یک عدد عصای مخصوص اسکی در دست داشت بسرعت پیش میرفت و امواج تاریک شب را از هم میشکافت. تنها بود, پیاده راه میرفت و از چشمانش آثار ترس پیدا بود به سرعت به آخرین نقطه جاده رسید و پیچی خورد به دره جرالت سرازیر شد. ماه با اشعه طلائی خود اطراف را روشن کرده و یخهای متبلور دره بر اثر آن درخشندگی مخصوصی یافته بودند. ناشناسی با چشمانی که از شدت ترس از حدقه خارج شده بود به عقب برگشت…
Reviews
There are no reviews yet.