امروزه جهانی شدن، globalization در معنای «جهانی شدن فرايندی است اجتماعی كه در آن قيدوبندهای جغرافيايی كه بر روابط اجتماعی و فرهنگی سايه افكنده است، از بين میرود و مردم بطور فزاينده از كاهش اين قيد و بندها آگاه می شوند.» به يك اصطلاح كاملا رايج در رسانهها ،اقتصاد و تجارت، سياست و فرهنگ تبديل شده است. استفاده گسترده از اين واژه در رشتههای مختلف علوم اقتصادی و علوم اجتماعی ، تعاريف و تعابير متفاوتی از آن بهدست می دهد. با این حال مفهوم جهانی شدن به صورت يك واقعيت اجتنابناپذير درآمده است و از اين رو شناخت ابعاد گوناگون اقتصادی ،سياسی ،اجتماعی و فرهنگی آن بويژه در جامعه ما از ضرورتی حياتی برخوردار است.
در طی سالهای آخر قرن بيستم، جامعهشناسان و دانشمندان علوم سياسی همچون ركر، دانلوپ، هاربی سان، می يرز، دانيل بل، آندره گوندرفرانك، سمير امين، ايمانوئل والرشتاين، روزنائو، رابرت گيلپين، ومك لوهان در عرصه جهانی شدن نظرياتی مانند ادغام بين جوامع، تكنولوژی به عنوان زبان مشترك جهانی، نظريه نظام جهانی، (از ايمانوئل والرشتاين) نظريه سياست فرا بينالمللی و دو شاخه شدن ساختارهای كلان جهانی به دو دنيای سياست جهانی، (از روزنائو) نظريه بازار سرمايهداری و آؤار جهانی كننده آن در شرايط ژئوپولتيكی، (از رابرت گي
Reviews
There are no reviews yet.