به اهتمام: مهدی دلام
داستانهای اساطیری یونان قدیم
از متن کتاب:
در حدود 1000 سال قبل از میلاد مسیح، مهاجران ویلانوی از رود تیبر گذشتند و در لاسیوم جایگزین شدند. چند سال بعد از آن پروکاس که مردی عادل و مهربان بود، سلطان آلبالونگا پایتخت لاسیوم شد. پروکاس دو پسر به نام نومیتور و آمولیوس داشت. هنگامیکه پسرانش به سن بلوغ رسیدند بیمار شد و در بستر بیماری دیده از جهان فروبست. بعد از مرگ او بین پسرانش اختلاف افتاد.
یکروز آمولیوس به نومیتور گفت:
– تمام ثروت و جواهرات پدر مال تو، در عوض من سلطان آلبالونگا بشوم.
نومیتور شرط برادرش را قبول کرد اما آمولیوس پس از اینکه قدرت را به دست گرفت، به عهد خود وفا نکرد و ثروت پدرش را تصاحب کرد و برادرش را به شهر دیگر تبعید نمود…
Reviews
There are no reviews yet.