✔️ یکرنگی، عنوان کتابی نوشته شاپور بختیار، واپسین نخستوزیر حکومت پادشاهی مشروطه در ایران است که نخست در سال ۱۹۸۲ و به زبان فرانسوی و با عنوان: Ma fidelite (به معنای وفاداری) نوشته و منتشر شد و هدف نخست از نگارش آن، اطلاعرسانی به غیرایرانیان درباره حوادث انقلاب ایران (۱۳۵۷) بود. این کتاب، پس از مدتی زیرنظر خود بختیار و توسط مهشید امیرشاهی، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی، با عنوان «یکرنگی» به فارسی ترجمه گردید.
بختیار این کتاب را خدمتی دانسته که ضمن مبارزه بیامان با دشمنان ایران، برای روشن کردن ذهن خارجیان به انجام رسانیدهاست. تمامی حقوق نویسنده از بابت این کتاب، به یکی از بنیادهای خیریه تقدیم گردیدهاست. یکرنگی، با شرحی «دربارهٔ ترجمهٔ فارسی کتاب» آغاز میشود و پس از یک «پیشگفتار» کوتاه که طی آن بختیار به اختصار به اهداف خود از نگارش چنین کتابی پرداختهاست، به «سرآغاز» آن میرسد. در «سرآغاز»، بختیار به شرح ملاقات خویش با محمدرضا شاه پهلوی در اوایل دی ماه سال ۱۳۵۷ و پس از ۲۵ سال میپردازد و شرح میدهد که چگونه در آن روزهای بحرانی، حاضر به قبول نخست وزیری ایران شدهاست.
از متن کتاب:
«شاه چند روز قبل از عزیمتش از ایران به من گفت: «من تحمل این را ندارم که بر دیوارها دربارهٔ من حرفهای رکیک نوشته شود.»، من[=بختیار] جواب دادم: «اگر اعلیحضرت به من پنج یا شش روز فرصت بدهند، این وضع عوض خواهد شد.» همان شب من به خبرنگاران تلویزیون گفتم: «به استثنای دوران کوتاه نخست وزیری مصدق، مدت چهل سال است که در ایران، نخست وزیری بر سر کار نیامده که شهامت قبول تمام مسئولیتهایش را داشته باشد. امروز باید به شما بگویم که من تمام مسئولیتها را گردن میگیرم. اگر کارها بر خلاف میل پیش میرود، باید به من حمله کنید. من در پشت هیچ مقامی سنگر نمیگیرم، دولت در مقابل ملت مسئول است.»پنج روز بعد، پادشاه به من گفت: «علیه من دیگر چیزی بر دیوارها نمینویسند، امّا خدمت شما خوب میرسند!!»، من جواب دادم: «قاعده هم بر همین است.»، من تصور نمیکنم کسی در گذشته این حرفها را به او زده باشد.»
Reviews
There are no reviews yet.