روایت داستانی از وقایع فارس در جنگ جهانی اول
وقایع کتاب از لحاظ زمانی تقریبا همزمان با وقایع کتاب دلیران تنگستان است
از متن کتاب:
هنگام زوال آفتاب روز دوازدهم ماه شوال سال 1333 ه.ق مطابق سوم اسد 1294 درب کاروانسرای برازجان به روی دو نفر سوار که هر دو به لباس معمولی صفحات دشتی و دشستان ملبس بودند، گشوده شد. هر دو به صحن وسیع کاروانسرا وارد گشته، از اسب پیاده شدند و افسارهای اسب خود را به یکی از آخورهای متعدد کاروانسرا بستند و پس از مشورت با یکدیگر از پله ها بالا رفتند و در طبقه فوقانی درب اطاقی را کوبیدند.
پس از ثانیه ای چند در باز شد و در روشنایی کمی که از روز باقی مانده بود، هیکل صاحب منصب رشید و بلند قامتی که از علایم سردوشی او معلوم میشد درجه سلطانی دارد، دیده شد. آن دو نفر جوان با آنکه گفتیم لباس غیرنظامی پوشیده بودند، سلام نظامی دادند و یکی از آنها درحالیکه از شدت گرمی هوا عرق ریزان و ناله کنان بود، دست در جیب قبای خود برد و مکتوبی را بیرون آورده و به دست صاحب منصب داد…
Reviews
There are no reviews yet.