از مقدمه کتاب:
نوشتن درباره هنر آسان نیست. هنر با تولد هر اثر هنری دوباره کشف میشود. و نویسنده ای که می خواهد درباره هنر بنویسد باید درباره چیزی کشف کردنی کلمات را استعمال کند. ناچار تناقض ها آشکار می شوند و نویسنده می کوشد تا آنها را در جملاتی منطقی گرد آورد. اما منطق هنری در رخت فرسوده خود جا نمی گیرد و کلمات زیبای منطقی از هم گسیخته می شوند. راه چاره چیست؟ ننوشتن
اما باید نوشت. اشتباهاتی وجود دارد. آثار هنری گرچه پیش از روبرو شدن با دیگران خلق شده اند، اما به سخن معمول جدا از آنها نیستند. هنرمند احساس می کند که به هستی آثارش در دیگران علاقمند است. بی شک به این آثار باید رخصت داده شود تا خود، هستی خود را نشان دهند. اما وقتی چنین کاری اصلا صورت نمی گیرد… کار درست همین است. هنر، چه نیست؟ باقی را آثار هنری خود نشان خواهند داد…
Reviews
There are no reviews yet.