در ابتدای کتاب می خوانیم:
با اجرای سیاست نوین اقتصادی (نپ) در سال 1992 است که در اتحاد شوروی کوشش برای نظام پردازی نظریه مارکسیستی، هم در سطح آموزشی و هم در مورد مجادله هایی که روشنفکران نخبه طرفدار نظام جدید در آنها شرکت می کردند، آغاز می شود. حاصل این نظام پردازی در فلسفه، تدوین چیزی است که بجاست امروزه آن را روایت هستی شناختی از فلسفه مارکسیستی بنامیم، روایتی که سرانجام تقریبا با عبارت (مارکسیسم دیالکتیکی) مترادف شد. این تعبیر هستی شناختی که اساسا با تعریف قوانین کلی طبیعت و جامعه مشخص می شود. و علوم از جمله (ماتریالیسم دیالکتیکی) تنها به عنوان حیطه کاربرد این به اصطلاح قوانین، در واقعیت، در آن جای دارند، امروزه تعبیر مسلط فلسفه مارکسیستی در کشورهای سوسیالیستی و احزاب کمونیست است.
ولی از برخی انتقادهای صوری از نوشته های استالین و کنار گذاشتن «نظریه دو علم» (علم بورژوایی – علم پرولتاریایی) که بگذریم – نظریه ای که منشا بوگدانوفی دارد – این تعبیر فلسفی از سالهای 1930 تاکنون تغییر اساسی به خود ندیده است…
Reviews
There are no reviews yet.