تیاله در محاوره مردم نائین نام خاربوته ای است با برگهای پنجه ای کشیده که انتهای پنجه برگها به خار منتهی می شود.
صحنه اول:
شب است. اتاقی ساده در سمنگان با دو در. ابزار جنگی مانند سپر و خود و مانند آنها بر دیوار
ژند و سهراب که از زورآزمایی دوستانه ای دست کشیده اند هر کدام خنجری در دست دارند.
ژند: این دشوارترین بازی با خنجر است. بسیار زودتر از آنچه گمان می کردم آموختی.
سهراب: آیا بازی دیگری هم هست که من نیاموخته باشم؟
ژند: نه
سهراب: در بازی آینده برنده منم. در این بازی باید هر آن هوشیار و مراقب بود.
ژند: (صحبت را تغییر می دهد) من تو را تنها نخواهم گذارد.
سهراب: خودت خواستی یا پیر اندرزت داد؟
ژند: خودم خواستم…
Reviews
There are no reviews yet.