✔️ بیشک اگر بخواهیم در میان پلیسینویسان همه دورانها تنها به تعداد انگشتانِ یک دست گزینش کنیم، دشیل همت یکی از آنها خواهد بود. سیمای افسانهیی و دستنیافتنی و نقش تأثیرگذارِ او در سیر تاریخی ادبیات پلیسی از یکسو مدیون ارتقای کیفی و ادبیِ ژانر پلیسی به عنوان یک محصول ادبیست (چنانکه بعضی از آثار او را با رمانهای ممتاز ادبی قابل قیاس میسازد) و از دیگر سو، حاصل تأثیری که در تحول سنتهای کلاسیک ادبیات پلیسی (در مقطعی که به بنبست رسیده و در وادی تکرار افتاده بود) و شکلگیری سبک مدرن این ژانر تحت عنوان رمان سیاه یا به عبارت روشنتر، هارد بویلد بود.
از متن کتاب:
وقتی باهم دست دادیم، ونس ریچموند گفت:
“این دفعه کار خیلی هیجان انگیزی برای پیشنهاد به شما ندارم. از شما میخوام که یک مردی رو برام پیدا کنین – مردی که آدم بزهکاری نیست.”
در صدایش نوعی پوزش وجود داشت. دو ماموریت آخری که این وکیل دعاوی لاغراندام و چهره خاکستری به من محول کرده بود، به هفت تیربازی و اشکال دیگری از آشوب ختم شده و تصور می کنم خیال می کرد چیزی کمتر از اینها سبب کسالت و دلسردی من خواهد شد. البته یک زمانی بود که امکان داشت حق با او باشد…
Reviews
There are no reviews yet.