✔از متن کتاب:
به من اینطور نگاه نکن پیشی عزیزم
من مسلمانم و باید نماز بخوانم و طبق گفته دوست عابد نمای مسلمانم (موی گربه) نماز ندارد.
میگی کدامیک از اعمال و رفتار من مطابق با دستورات و موازین دین است که این یکی باشد؟
درست است ولی تو که مرا می شناسی هر جا که مصلحت اقتضا کند و پای منافع شخص به میان باشد، آنجا مومن دو آتشه می شوم و خود را مطیع و فرمانبردار دین قرار می دهم و اینطور فلسفه بافی می کنم:
منکه دانش و بینش کافی ندارم که در این مورد اظهار عقیده کنم!
تازه این هیچ! اظهارات آقایان اطبا را چی میگی؟ آنها هم که اهل فن هستند و دانش و بینش وافی دارند، همگی معتقدند موی تو سرطان زاست!
البته من شخصا از زبان آنها نشنیدم، یعنی نرفتم و نخواستم که در این مورد اقلا پای حیات ذی روحی چون (تو) که مدتها داعیه دوستی داریم و باهم طرح الفت ریخته ایم، درمیان است، چیزی بپرسم و هیجان درونی را تسکین دهم.
شاید هم علت این بوده که اگر می رفتم و رسما از پزشک می پرسیدم و او موضوع را تایید می کرد، آنوقت تمام رشته ها پنبه میشد و من مجبور بودم برای حفظ حیات و بقای خود، تو را طرد کنم که دلم گواهی نمی داد…
Reviews
There are no reviews yet.