فرشته ی آبی اثریست عالی از یوزف فون اشترنبرگ بر اساس رُمان “پروفسور اورنات” از هاینریش مان که در ایران توسط آقای محمود حدادی ترجمه شده است. این فیلم، یکی از اوّلین فیلمهای ناطق سینمای آلمان است و به قول ژرژ سادول “نمایشی بینظیر است از تباهی انسانی شریف”.
فرشته ی آبی فیلمی قوی با درونمایه ی جنسی درباره ی یک معلم میان سال بورژوا است (نقش او را امیل یانینگس ایفا کرده است) که تحت سلطه ی برده وار یک خواننده ی فریبای کاباره به نام لولا- لولا قرار می گیرد. نقش این خواننده را مارلنه دیتریش بازیگر تئاتر و تلویزیون ایفا کرده است که در آن زمان با سازمان سینمایی UFA در آلمان قرارداد داشت، و اشترنبرگ با انتخاب او برای این نقش، او را در آمریکا به یک ستاره بدل ساخت. این فیلم به دلیل استفاده ی خلاق از صدا و بازسازی ماهرانه ی فضای زندگی بی بندوبار کارکنان کاباره، فیلمی تکان دهنده شد، و واقعگرایی موجود در آن دین زیادی از سنت کامرشپیلفیلم به گردن دارد. اما فرشته آبی همچنین محفلی شد تا اشترنبرگ با مشکل دراز آهنگ «فضای مرده» در سینما دست و پنجه نرم کند. فضای میان عدسی دوربین تا موضوع، و موضوع تا پس زمینه. (اشترنبرگ ابتدا کوشید ابن فضا را با چیزهایی مثل تور، دیوارکوب، پرده وحتی تکه های مقوایی که از سقف صحنه می آویخت پر کند، اما در فیلمهای بعدی خود آموخت که تنها با غلیظ کردن هوا توسط فیلتر، دیفیوزر «پخش کننده نور» و یا ایجاد مه خفیف نیز می تواند درجه نور مورد نظر خود را برای پُر کردن به دست آورد.) با آنکه رییس دست راستی UFA، دکتر آلفرد هاگنبرگ فیلم فرشته آبی را به دلیل حمله اش به سرمایه داری آلمان (از جمله خود او) نفی کرد، اما با این حال فیلم توانست بلافاصله موفقت جهانی کسب کند.
Reviews
There are no reviews yet.