درباره نهضت ملی شدن نفت در ایران، فلسفه سیاسی – تاریخی که در دل آن نهفته بود و جریانات و آثار و پیامدهای آن سخن بسیار گفته شده است. همچنین سیاست اقتصاد بدون نفت که در اولین مراحل پس از پیروزی اولیه، از طرف دولت رسمی روز اتخاذ گردید، از جانب نویسندگان و مورخین سیاسی – اجتماعی تاریخ معاصر ایران مکرر نوشته شده است. اما آنچه تاکنون از جانب نویسندگان و تحلیل گران کمتر مورد بررسی قرار گرفته بررسی آثار و نتایج این سیاست از دیدگاه آماری و تحلیل اقتصاد سیاسی است. تا زمانیکه چنین برخوردی نسبت به یک سیاست، خواه آن سیاست ماهیتا اقتصادی باشد، یا سیاسی – اجتماعی، صورت نگیرد، همیشه میدان برای حرافی های سیاسی و یا فلسفه بافی های اجتماعی و احتمالا ورود مغالطه ها و شبهات از جانب اصحاب اغراض و تعصبات سیاسی و مالی و… مفتوح می باشد. بر همان سیاست اقتصاد بدون نفت در سالهای 30 تا 32 و سپس پس از کودتای 28 مرداد، از جانب شاه مخلوع پهلوی تعریف های فراوان شد و تحت عنوان “سیاست کذائی”، “انحطاط و فقر جامعه ایران” و “سیاست انزوای ایران” مورد حمله قرار گرفت. انتشار کتاب “پنجاه سال نفت” از طرف “مصطفی فاتح” که شهرت و صورت یک کارشناس نفتی را داشت، سبب شد که دربسیار از محافل ناآگاه یا ذی غرض نظرات وی را واقعا کارشناسانه تلقی کنند و ادعای وی را مبنی بر تورم قیمتها، پایین آمدن سطح تولید و اشتغال و انحطاط اقتصاد ملی و… جدی بگیرند و ساختمانی تصوری بر آن بنا کنند. در سالهای اخیر، پس از انقلاب سال 1357، نیز کسانی گرچه نه لزوما از سر سوءنیتی سیاسی، بلکه از سر ناآگاهی تاریخی و تعصب مکتبی، به همان حرف های فاتح استناد کرده و نتیجه گیری های سیاسی خود را نمودند. و متاسفانه برای چندمین بار در حیات سیاسی معاصر کشور ما، تحریکات و برنامه ریزی های راست از آستین چپ به در آمد و بر سر یک جریان حقیقی ملی و استقلال طلب تازیدن گرفت.
کتاب حاضر برای نخستین بار این کمبود را جبران می نماید و از موضعی کاملا آماری و علمی، مستند به آمار و اسناد رسمی، به بررسی تاثیرات و عواقب این سیاست و استراتژی کلی، بر عوامل و متغیرهای مهم اقتصادی، مثل اشتغال، سطح عمومی قیمت ها، تولید، سرمایه گذاری و صادرات و واردات، اشاره می کند. و با این منطق که غیرقابل انکار می نماید به بحث و پاسخ با مخالفین راست و چپ “اقتصاد خود اتکا” می پردازد.
Reviews
There are no reviews yet.