مقدمة تهافت الفلاسفة المسماة مقاصد الفلاسفة، اثر امام محمد غزالی، کتابی است در معرفی افکار و اندیشههای فیلسوفان مشائی یا پیروان فلسفه ارسطو که در آن، به شیوهای دقیق، آرای مشائیان شرح داده شده است. کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در سه فن، تنظیم شده است.
اثر حاضر در واقع ترجمهگونهای است از دانشنامه علائی؛ یعنی غزالی در نگارش مقاصد، همواره کتاب دانشنامه را فراروی داشته است و بسیاری از مطالب آن را به عربی، برگردانده است. اما با مطالعه دو سه صفحه از مقاصد و دانشنامه، هرکس بهخوبی درمییابد که شیوه تعبیر، تا چه اندازه متفاوت است و عبارات مقاصد، تا چه حد روان و مفهوم است و عبارات دانشنامه، تا چه حد معقد و پیچیده؛ بااینکه دانشنامه به فارسی است و مقاصد به عربی.
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به موضوع کتاب، مطالبی پیرامون اهمیت و جایگاه آن، مطرح گردیده است.
کتاب معروف غزالی، «تهافت الفلاسفة»، سراسر رد بر حکمای پیشین و حکمای اسلام، خاصه فارابی و ابن سیناست. در این کتاب، غزالی به زغم خود، ضربههایی سخت بر پیکر فلسفه وارد ساخته و آن را بیاساس و سست و بیپایه ساخته است. پیش از نگارش کتاب تهافت، غزالی اثر حاضر را نوشت که در آن، یک دوره منطق و حکمت طبیعی و حکمت الهی را به زبانی بس ساده و رسا بیان کرد؛ بدون اینکه بههیچروی به رد و نقض آراء فلاسفه بپردازد و غرضش تنها نقل گزارش بود. گمان میشود غزالی در نوشتن این کتاب، دو مقصود داشته است: یکی آنکه اصحاب فلسفه، او را در فلسفه جاهل و عامی ندانند و خصومتش را با فلسفه، از مقوله «الأنسان عدو لما جهله» نپندارند و ببینند که چگونه به روح فلسفه و عمق آراء حکما پیبرده است؛ چون محال است کسی فلسفه را بهدرستی درنیافته باشد و به این سادگی و وضوح و صراحت، آن را در سلک بیان بیاورد. دیگر آنکه هرکس به کتاب تهافت میپردازد، پیش از آن، کتاب مقاصد را بخواند تا نخست بهدرستی بداند مقصود فلاسفه چیست و آنگاه به رخنهها و خللهای آن در کتاب تهافت، واقف شود؛ راستی هم اگر کسی از یک نظام فکری بهخوبی آگاه نباشد، چگونه میتواند رد آن را دریابد یا خود به رد آن بپردازد.
بههرحال، آنچه مسلم است، این است که اثر حاضر، مقدمهای است برای «تهافت الفلاسفة» و حتی میتوان آن دو را بر روی هم، بهمنزله یک اثر دانست که بخش اول آن، بیان آراء فلاسفه است و بخش دوم، بررسی و نقد و ابطال آن آراء.
این کتاب در قرون وسطی به زبان لاتینی ترجمه شد و در بین متفکران مسیحی، رواجی شگرف یافت؛ چنانکه در آثار خود، مکرر بدان استناد جستهاند؛ بهعنوان مثال، پدرو هیسپانو 20 مرتبه و الکساندر دوهالس 11 مرتبه و آلبرت کبیر 147 مرتبه و سن توماس آکوینی 31 مرتبه و راجر بیکن 40 مرتبه و دیگران بهکرات از آن نام بردهاند و بدان استشهاد جستهاند. این کتاب، گذشته از لاتینی، به زبان عبری و اسپانیایی نیز ترجمه شده و مخصوصا شروح متعددی نیز به زبان عبری بر آن نوشتهاند.
مقاصد، ابتدا به سال 1331ق، در مصر به چاپ رسید. سپس سلیمان دنیا، استاد مساعد فلسفه در دانشکده اصول دین مصر، آن را تصحیح کرده و در سال 1961م، در دایرةالمعارف مصر، به چاپ رساند. در سال 1338ش، محمد خزائلی، مقاصد را به فارسی برگردانده و آن را به نام «خودآموز حکمت مشا»، در انتشارات امیرکبیر منتشر ساخته است.
فهارس کتاب، شامل فهرستهای: «اعلام»، «اماکن»، «ادیان»، «علوم»، «فرق»، «کتب» و «موضوعات»، در انتهای آن جای گرفته است.
پاورقیها توسط مصحح نوشته شده و در آنها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ، توضیحاتی پیرامون برخی از مطالب متن، ارائه شده است.
Reviews
There are no reviews yet.