✔️ از متن کتاب:
جلوی در داشت خرم می کرد. به او گفته بودم دفعه اولم نیست که از اینجا بیرون می آیم و مردی مثل او باید این چیزها را بداند. اما زد زیر خنده و ادای بدجنس ها را درآورد. انگار زن و مردی در چمن بودیم. بقچه را زیر بغلش میزند و می گوید:
– آدم نباید بابایی مثل مال من داشته باشد.
انتظار خنده اش را داشتم. چرا که جانوری مثل او بی سر و صدا از آنجا بیرون نمی رود. ولی خنده اش بدجنسانه بود، از آن خنده هایی که با آن سر محبت را باز می کنند. به جاده نگاه می کنم و میگویم:
– امشب با بابات مرغ میخوری، وقتی آدم دفعه اول از اون تو بیرون میاد، تو خونه برایش جشن می گیرند.پشت سرم می آمد. به من چسبیده بود. انگار چرخ بستنی ای که از جلویمان می آمد، تهدیدمان می کرد.
از قرار هیچ وقت خیابان ندیده بود. شاید هم میخواست مرا بپزاند. یادم است که نه من و نه او برنگشتیم که به زندان نگاه کنیم. درختهای تنومند خیابان آدم را می ترساند. هوا خیلی گرم بود و من به خاطر گره کراواتم خیس عرق بودم…
چزاره پاوزه از چهرههای مهم ادبی قرن بیستم اروپا است. او از آن دسته نویسندگان ایتالیاست که ادبیات این کشور را متحول کردند. پاوزه سهم به سزایی در شناساندن نویسندگان آمریکایی در ایتالیا داشتهاست. آثار تألیفی او مانند تمام همنسلانش متأثر از جنگهای جهانی، فاشیسم و جنبشهای مدرن سیاسی و ادبی است. تأثیر جنگ جهانی، فاشیسم و مظاهر جامعهای که در آن زندگی میکرد، به خوبی در آثارش مشهود است. آثار پاوزه را میتوان در قالب رئالیست یا نئورئالیست دستهبندی کرد که اکثراً متأثر از فضای اجتماعی پیراموناش هستند. تنهایی و خیانت از موضوعات تکرارشونده در آثار اوست. بسیاری از شخصیت هایپاوزه در برابر رخ دادها و انتخابهایشان تنها هستند و قهرمانانش گرچه با دیگران ارتباط برقرار میکنند، اما این ارتباط سطحی باقی میماند. از دیگر خصوصیات آثار او این بود که شخصیتهای داستانیاش میتوانستند جهانشمول باشند.
Reviews
There are no reviews yet.