بخشی از پیشگفتار کتاب:
دلیرست که به معرفت می رسد. آنکه دل ندارد از هر رعد و برقی، چشم و گوش خود را می بندد و بیمناک در کنجی امن می خزد و خود را پنهان می کند و تماشا کردن در میان رعد و برق و با تندی تندر گوش خود را باز نگاه داشتن و با درخشش چشم فرسا و ناگهانی روشنی دیده را فرونبستن و توانایی دوام دیدن را داشتن، دلیری می خواهد. همانسان که دلیران نیرومند تاب فهم تراژدی را داشتند، همانسان پهلوانان عرفان، تاب رویارویی با حیرت را داشتند. توانایی خرد در گلاویزی با اضداد پیدایش می یابد و از تصادم اضداد است که برق می جهد. چشم سست از یک برق زدن، زمانهای دراز کور می شود و نمی بیند و معرفت را فقط با آفتابی که همیشه بتابد ممکن می داند و این چشم تواناست که می تواند هر زمان می تواند تماشاگر برق دیگرگونی باشد…
Reviews
There are no reviews yet.