قابل ژنتیک/توارث و تربیت، سرشت و محیط مسئلهی محوری رمان بخشندگی اثر ریچارد پاورز است. سرشت و محیط، عامل ارثی و عامل تربیتی در فضای قصه و خیال در میآویزند. سؤال این است که آیا علم میتواند به کمک ابزارهای خود سرشت را چنان آمایش کند که بتواند در هر شرایطی به مصاف عوامل غیرقابل پیشبینی و مهارناپذیر محیط برود؟ این مصافی است بین تقدیری که بر ژنهای ما نوشته است و آنچه ما آگاهانه به کمک علم و شناخت از خود میسازیم.
زنی مصیبتزده از کشوری بلاخیز که در جستجوی مأمنی و مدرسهای به غرب پناه میآورد. در آنجا هرکس به یک نگاه و با دیدن چهرهی شاد و نگاه مهربان او از شادی لبریز میشود و با زندگی آشتی میکند. او از برداشتهای ناروای اطرافیان باکی ندارد و در برابر بدخواهیشان تقریبا بیدفاع است.
این زن الجزایری، از زمرهی همان جانهای سرشاری است که باید از وجود خویش گرسنگان را غذا دهند، وگرنه میمیرند. در اندک زمانی توجه پیر و جوان، عام و خاص را جلب میکند. مورد انواع آزمایشهای ژنتیکیاش قرار میدهند تا راز شادی او را در ژنهایش بجویند. ژنهایش، حتی، در معرض خرید و فروش قرار میگیرند. زنان تا حد قدیسانش بالا میبرند و میستایند. ولی این همه دیری نمیپاید. باید قصه را بخوانید تا ببینید بر او چه میگذرد.
Reviews
There are no reviews yet.