به کوشش: جمشید مهرپویا
شعر حافظ جلوه ها و جنبه های متفاوتی دارد که تاکنون حافظ شناسان و حافظ پژوهان از دیدگاه های مختلف به بحث و بررسی آن پرداخته اند. اما همچنانکه از مقاله های ماهنامه حافظ پیداست، هنوز دفتر حافظشناسی بسته نشده است، چونکه شعر حافظ دفتر زندگی است و زندگی با مظاهر مختلف و جلوه های متفاوتش همواره ادامه دارد، در نتیجه ماجرای شعر حافظ نیز پایان ناپذیر است. از نظر سیاسی عصر حافظ یکی از ناآرامترین و آشفته ترین دوران های تاریخ کشور ماست. «مقارن عصر کودکی او در ایران بلکه در جهان اسلام ملوک الطوایفی حاکم بود و هر سرزمین به دست خاندان حکومتگیری اداره میشد.» امیران یکی پس از دیگری می آمدند و ستم میکردند و پس از چند صباح به دست خونخواری دیگر واژگون می شدند. در قرن هشتم ده پادشاه در شیراز به حکومت رسیدند. دورانی که خونریزی و توحش بیداد میکرد و ریا و تظاهر همه ی بافت های اجتماعی را فاسد کرده بودو فساد همه ی افراد و طبقات مردم را فراگرفته بود. میتوان گفت «نابسامانیهایی را که فتنه ی مغول تحت لوای حکومت ایل خانان بر ایران تحمیل کرد،در قرن هشتم زیر نفوذ مذهب منحط و مصلحتی آن روزگار به اوج خود رسید». در دوره حیات شاعر، شاه شیخ ابو اسحاق نیز می زیسته است که گفته اند علاوه بر سیاست و دیانت ، اهل هنر نیز بوده است و به ادب شیفتگی می نموده است…
Reviews
There are no reviews yet.