حق حیات به چه معنی است؟ آیا کسی یا نهادی مجاز است که این حق اساسی را از انسان سلب کند؟ و اگر پاسخ مثبت است، تحت چه شرائطی این حق از انسان سلب میشود؟ دفتر سیزدهم آسو را به این موضوع مهم اختصاص دادهایم به ویژه از این رو که ایران در چهار دههی گذشته، نسبت به جمعیتاش، بیشترین میزان اعدام را داشته است.
بیمناسبت نیست که با مادّهی سوم اعلامیهی جهانی حقوق بشر آغاز کنیم: «هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.» اما چرا مادّهی سوم؟ چرا این اصل، با اهمیت بنیادینی که دارد، اولین مادّه به شمار نیامده است؟ دو مادّهی اول و دومِ اعلامیه شرائط و ضوابطی را ایجاد میکنند که به حق زندگی معنی عمیق و قابل تأملی میبخشد: این که «تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند..»، و دیگر این که همهی انسانها بدون هیچ تمایزی (اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیدهی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد) و فارغ از هر حاکمیتی، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرحشده در اعلامیه هستند. با وجود تأکیدی که این دو مادّهی نخستین به اصالت و عمومیت حقوق انسان میکند، آخرین مادّهی اعلامیه، بدون هیچ شک و شبههای محرز میسازد که «در این “اعلامیه” هیچ چیز نباید به گونهای برداشت شود که برای هیچ “حکومت”، گروه یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق و آزادیهای مندرج در این “اعلامیه” باشد.»..
Reviews
There are no reviews yet.