برگرفته از پیشگفتار کتاب:
نگریستن و گاه گریستن به احوال اندرون و آنچه می پنداری به گریز و گذر نوع بشر آمده و تا رسیدن به امن الهی باید به این “از بد حادثه به پناه آمده” خو کند و بسازد که مگر خود کرده را تدبیر هست؟
لیک باز این قلم به تتبعاتی در احوال آنان که سری میان سران داشتند و نیز ادراکاتی از پیرامون و تاریخ دست زد و حاصلش شد سطوری که نمی داند به کدامین حکمت و حکایت در این زمان شدند جاری. جوهر این قلم بی مدعا که همیشه و همه جا توان خویش را “آن صاحب قلم” دانسته و یگانه مشیت خویش را نگاشتن دانسته و دیگر هیچ…
تگ:
دلنوشته نثر ادبی یادداشتهای پراکنده
Reviews
There are no reviews yet.