مجموعه داستانهای طنز
بخشی از داستان و من دیگر گوسفند نیستم:
می گویند در روزگار خیلی قدیم یعنی در حدود ۲۵۰۰ سال قبل چند گوسفند بودند که در میان کوه و دشت و جنگل و درخت زندگی کرده و روزگار خود را با تفرج و گردشگری و رهروی در گل بوته ها و علفها و یونجه های سبز و سالم بسر می آوردند.
این یک زندگانی ایده آل و غزیزی برای گوسفندان بود. تا آنکه گوسفندی پیدا شد که قوی تر و مکارتر از بقیه بود و ادعای چوپانی داشت و این وجود متفرعن که دارای غرایز خودپسندی و خودخواهی و خودبرتر بینی بود به وسایل مختلف سعی در منقضی کردن زندگانی طبیعی و غریزی آن موجودات داشت…
Reviews
There are no reviews yet.