با مقدمه: محمدعلی جمالزاده
طرح روی جلد: سیاوش کسرائی
مشتمل بر شش داستان کوتاه با عناوین:
خیار چمبر / کمدی حیوانی / مترسک / آچولی / رحیم دربداغوان / کافور
از داستان خیار چمبر:
سالها بود که رحمان به شغل دربانی یکی از ادارت مهم مشغول بود. این تنها میراث مثبتی بود که از پدر به ارث برده بود و تازه اگر خیرخواهی آقای مدیر اداره نبود، شاید این شغل هم هرگز نصیبش نمیشد. وقتی شعبان پدر رحمان مرد و از خود مبلغی بدهی و چهار پسر و سه دختر دیگر بجای گذاشت، رحمان بیش از هجده سال نداشت. از آنجا که پسر ارشد خانواده بود، طبعا می بایستی جور عائله نه نفری پدر را هم بدوش بکشد. آقای مدیرکل به پاس خدمات بیست ساله شعبان دستور داده بود، تا پسر او رحمان را به شغل پدر بگمارند…
Reviews
There are no reviews yet.