«رنگینه»، روایت دختری با همین نام است که زبان پرندگان و حیوانات مختلف را میفهمد و به آنها اجازه میدهد که از گندم پهن شده روی پشت بام خانهشان برای رفع گرسنگی، آذوقهای بردارند.
سرآغاز داستان:
در زیر آسمان پهناور و کبود، در پشت کوههای بلند و سرکش، در پیچ و خم جاده های خاکی، آن سوی رودها و پل ها، آن دور دورها، بود و بود و بود، یک دهکده بود. در این دهکده دختر کوچولوی قشنگی زندگی می کرد که نامش رنگینه بود…
تگ:
ادبیات عامه داستانهای تخیلی برای کودکان داستانهای حیوانات داستانهای حیوانات برای کودکان فرهنگ عامه
Reviews
There are no reviews yet.