گزیده ای از متن کتاب:
پل روی هم رفته جوان بدقلب و سیاهدلی نبود. غالب جوانان مانند او که چنین طبع و چنان موقعیتی داشتند به راههای فساد و تباهی کشیده شده و بی علت و سبب به زندگی دیگران دخالت می کردند و از تهدید و ارعاب مردم سرشناس و آبرومند امرار معاش می نمودند. قهرمان برعکس دیگر امثال و اقران دامان شرافت خود را از آلودگی دور نگه داشته و مراقب بود که مبادا فقر و تهیدستی او را به کارهای زشت مجبور کند.
بزرگترین ذشمن شرف آدمی فقر است. فقر اگر با وارستگی و قناعت همراه نباشد، انسان را از جاده صلاح دور می راند و در نتیجه شرف او را از بین می برد.
پل با هوشیاری زندگی می کرد و همه جا می کوشید خود را مردی شرافتمند نشان دهد اما عاقبت بی پولی کار خودش را کرد و حادثه ای را سر راه پل قرار داد که با شرف او بازی می کرد…
Reviews
There are no reviews yet.