برگرفته از داستان نصیحت بهلول:
گویند روزی عبدالله مبارک به دیدن بهلول رفت و به او گفت:
یا شیخ مرا پندی ده و نصیحتی کن که در اثر آن از گناه و معصیت دور بمانم و رستگار گردم.
بهلول گفت: ای عبدالله تو اول با من شرط کن که سخنم بپذیری، آنگاه من تو را چهار درس بزرگ و گرانبها خواهم داد.
عبدالله شرط را پذیرفت و بهلول چنین گفت:
ای عبدالله درس اول آنکه هرگاه خطا و گناهی از تو سر زد و خلاف امر خداوند عمل نمودی روزی او را نخوری.
عبدالله گفت: پس رزق چه کسی را بخورم؟…
تگ:
داستانهای کوتاه فارسی ضرب المثل های فارسی قصه های فارسی بر اساس ضرب المثلها
Reviews
There are no reviews yet.