فرهاد گوران در آثار خود با الهام از متون یارسان و نشانگری زندگی تراژیک این اقلیت، زیستجهانی خاص را خلق کرده است. ضمن اینکه، روایت تباهی انسان در روزگار حاضر از مسائل و دغدغههای این نویسنده است.
مخاطب در این مجموعه نیز با همان جهان خاص رمانهای او مواجه میشود؛ در داستان «عصر شکار»، گرفتاری مشکوک شخصیت داستان و تناقض اسطوره و باستانشناسی در یک بافت روایی پیچیده نشان داده شده است.
داستان «کانظر و سلایوم» که آخرین داستان مجموعه است، به گویش کردی جنوبی و گورانی قدیم نوشته شده است.
شخصیت داستان، کانظر، که کلامخوان و تنبورزن است، آن طرف یک رودخانه نشسته، و حین ماهیگیری برای مخاطبش که نوجوانی از نسل هفتن است (در آیین یارسان هفتن جزو ذاتدارانند) روایت عاشق شدن و نیز کوچهای پی در پی خود و ویرانی زادبومش در دهه شصت را باز میگوید. در این داستان، موضوع معجزه حضرت عیسی و روایت پنج نان و دو ماهی که در انجیل آمده با معجزه پیربنیامین و کباب ماهی و زنده کردن آن تلفیق شده است. بنا به متون یارسان، پیربنیامین، تجلی مسیح است.
گوران، خود گفته است؛ «من آنچه دیگران در آثارم به صورت اسطوره میبینند را زیستهام، آن نوجوان این سوی رودخانه در داستان کانظر و سلایوم خود من بودهام».
Reviews
There are no reviews yet.